شیعه آبروی اسلام
پیامبرصلی الله علیه وآله بارها فرمود که پیروان من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند و تنها گروه ناجیه شیعیان علی علیه السلام هستند. آری، این شیعه بوده است که با پیروی از امامان خویش از صدر اسلام تا امروز برای حفظ اسلام اصیل که در تشیع تبلور یافته، فداکاریهای فراوان نموده و رنجهای بی شمار را تحمّل کرده است، تا آنجا که در قرن بیست و یکم و در اوج پیشرفتهای علمی و صنعتی، جهان تشنه شناخت معارف شیعه و مکتب آن است و به خاطر این عظمت است که علی علیه السلام فرمود: «أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ عِزّاً وَعِزُّ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ دِعَامَةً وَدِعَامَةُ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ ذِرْوَةً وَذِرْوَةُ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ سَیداً وَسَیدُ الْمَجَالِسِ مَجَالِسُ الشِّیعَةِ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ شَرَفاً وَشَرَفُ الْإِسْلاَمِ الشِّیعَةُ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ شَی ءٍ إِمَاماً وَإِمَامُ الْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْکُنُهَا الشِّیعَةُ؛ بیدار باشید! آگاه باشید! به راستی هر چیزی را عزتی است و عزت اسلام شیعه است. آگاه باشید! برای هر چیزی رکنی است و رکن اسلام شیعه است. برای هر چیزی علوّ و برتری است و برتری اسلام شیعه است. بیدار باشید! برای هر چیزی آقا و سروری است و سید مجالس، مجالس شیعه است. آگاه باشید! برای هر چیزی آبرویی است و آبروی اسلام شیعه است. بیدار باشید! برای هر چیزی پیشوایی است و پیشوای زمین آن سرزمینی است که شیعه در آن زندگی می کند.»
راستی که این همه عظمت جز بر قامت راستین شیعه نزیبد و جز بر پیروان راستین علی علیه السلام بر دیگران منطبق نشود. اینجاست که مسئولیت شیعه بودن صد چندان می شود. مبادا کسی ادّعای شیعه گری داشته باشد و باعث عزّت و آبروی اسلام نباشد! به این جهت، ضروری می نماید که به دنبال اوصاف شیعیان واقعی برویم و آنها را بشناسیم و در خود ایجاد نماییم.
اوصاف شیعیان علی علیه السلام
علی علیه السلام اگر آن چنان ازشیعه تعریف و تمجید می کند، اوصاف دقیق آنان را نیز بیان می نماید تا هر کسی ادّعای شیعه بودن و پیرو علی علیه السلام بودن را نداشته باشد. برخی از اوصاف و ویژگیهایی که یک شیعه واقعی باید دارا باشد عبارتند از:
1. حلم و علم و عمل
علی علیه السلام می فرماید: «شِیعَتِی وَاللَّهِ الْحُلَمَاءُ الْعُلَمَاءُ بِاللَّهِ وَدِینِهِ الْعَامِلُونَ بِطَاعَتِهِ وَأَمْرِهِ الْمُهْتَدُونَ بِحُبِّهِ أَنْضَاءُ عِبَادَةٍ أَحْلاَسُ زَهَادَةٍ صُفْرُ الْوُجُوهِ مِنَ التَّهَجُّدِ عُمْشُ الْعُیونِ مِنَ الْبُکَاءِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الذِّکْرِ خُمُصُ الْبُطُونِ مِنَ الطَّوَی تُعْرَفُ الرَّبَّانِیةُ فِی وُجُوهِهِمْ وَالرَّهْبَانِیةُ فِی سَمْتِهِمْ مَصَابِیحُ کُلِّ ظُلْمَةٍ... إِنْ شَهِدُوا لَمْ یعْرَفُوا وَإِنْ غَابُوا لَمْ یفْتَقَدُوا أُولَئِکَ شِیعَتِی الْأَطْیبُونَ وَإِخْوَانِی الْأَکْرَمُونَ أَلاَ هَاهْ شَوْقاً إِلَیهِمْ؛ شیعه من به خدا سوگند! بردبارند، دانای به خدا و دین اند، مطیع امر خدا هستند، هدایت یافتگان به محبّت الهی هستند، تشنه عبادت و ملازم زهد هستند، از شب بیداری چهره زرد دارند، از اثر گریه چشمهای فرو رفته و لبهای گویا به ذکر خدا و شکمهای خالی به خاطر گرسنگی دارند، خدایی بودن در چهره های آنها و رهبانیت در روششان شناخته می شود، چراغهای هر تاریکی هستند... اگر آشکار باشند، شناخته نمی شوند (خودنمایی نمی کنند) و اگر غایب باشند، مفقود نیستند (همه به آنها توجه دارند) . آنها شیعیان [راستین و] پاکیزه و برادران گرامی من هستند. آه! چقدر شوق [دیدار] آنها را دارم!»
2. ولایتمداری
شیعیان هر جا باشند، بر محور ولایت و محبّت اهل بیت علیهم السلام با هم می جوشند و در راه احیای امر اهل بیت علیهم السلام تلاش می کنند و از حمایت همدیگر غافل نمی شوند. علی علیه السلام در این باره فرمود: «شِیعَتُنَا الْمُتَبَاذِلُونَ فِی وَلاَیتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِی مَوَدَّتِنَا الْمُتَزَاوِرُونَ فِی إِحْیاءِ أَمْرِنَا الَّذِینَ إِنْ غَضِبُوا لَمْ یظْلِمُوا وَإِنْ رَضُوا لَمْ یسْرِفُوا بَرَکَةٌ عَلَی مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا؛ شیعیان ما بر محور ولایت ما [به همدیگر] بذل و بخشش می کنند، همدیگر را در مسیر محبّت ما دوست می دارند، و برای زنده نمودن امر [و ولایت] ما [اجتماع می کنند و] به دیدار یکدیگر می روند؛ کسانی که اگر غضب کنند، ستم نمی کنند و اگر خشنود شوند، اسراف و زیاده روی نمی کنند و برکت بر همسایگان خود و سلامتی [و آرامش] برای همراهان خویش اند.»
3. عرفان و فضل
شیعه اگر به اهل بیت علیهم السلام محبّت و عشق می ورزد، از سر آگاهی است؛ چرا که به خدا آگاهی دارند و از اوامر او با خبرند و این خداوند است که در قرآن دستور به محبّت اهل بیت علیهم السلام داده است. شیعه غرق در جلال و جمال الهی است و عارف واقعی و سالک حقیقی کوی دوست می باشد؛ «شیعه یعنی می عشقی ز خدا نوشیدن.»
علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: «شِیعَتُنَا هُمُ الْعَارِفُونَ بِاللَّهِ الْعَامِلُونَ بِأَمْرِ اللَّهِ أَهْلُ الْفَضَائِلِ النَّاطِقُونَ بِالصَّوَابِ مَأْکُولُهُمُ الْقُوتُ وَمَلْبَسُهُمُ الْاِقْتِصَادُ وَمَشْیهُمُ التَّوَاضُعُ... تَحْسَبُهُمْ مَرْضَی وَقَدْ خُولِطُوا وَمَا هُمْ بِذَلِکَ بَلْ خَامَرَهُمْ مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهِمْ وَشِدَّةِ سُلْطَانِهِ مَا طَاشَتْ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَذَهَلَتْ مِنْهُ عُقُولُهُمْ فَإِذَا اشْتَاقُوا مِنْ ذَلِکَ بَادَرُوا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِالْأَعْمَالِ الزَّکِیةِ لاَ یرْضَوْنَ لَهُ بِالْقَلِیلِ وَلاَ یسْتَکْثِرُونَ لَهُ الْجَزِیلَ؛ شیعیان ما عارف به خدا، عمل کننده به امر خدا، دارای فضیلتها، و گویندگان به حقّ و صواب هستند. غذایشان قوت [لا یموت] و لباسشان متوسط و راه رفتنشان با تواضع [و فروتنی] است... آنها را بیمار و دیوانه می پنداری و حال آنکه چنان نیستند، بلکه خماری (خاموشی و سکوت) آنها از [درک] عظمت پروردگارشان و شدّت سلطنت الهی است که در دلشان به وجود آمده و عقولشان از آن عظمت متحیر شده است. پس هر گاه مشتاق الهی شوند، به سوی خدای بلند مرتبه با اعمال پاکیزه سرعت می گیرند. برای خدا به [اعمال] کم راضی نمی شوند و [اعمال] زیاد را برای خدا فراوان نمی شمارند.»
محمد بن حنفیه می گوید: وقتی که علی علیه السلام بعد از جنگ جمل وارد بصره شد، احنف بن قیس او را دعوت کرد و غذا برای او آماده نمود. پس آن گاه دنبال آن حضرت و اصحابش فرستاد. حضرت آمدند و فرمودند: احنف! یاران [و شیعیان] مرا فرا بخوانید! «فَدَخَلَ عَلَیهِ قَوْمٌ مُتَخَشِّعُونَ کَأَنَّهُمْ شِنَانٌ بَوَالٍ فَقَالَ الْأَحْنَفُ بْنُ قَیسٍ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَا هَذَا الَّذِی نَزَلَ بِهِمْ أَ مِنْ قِلَّةِ الطَّعَامِ أَوْ مِنْ هَوْلِ الْحَرْبِ فَقَالَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ لاَ یا أَحْنَفُ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَحَبَّ أَقْوَاماً تَنَسَّکُوا لَهُ فِی دَارِ الدُّنْیا تَنَسُّکَ مَنْ هَجَمَ عَلَی مَا عَلِمَ مِنْ قُرْبِهِمْ مِنْ یوْمِ الْقِیامَةِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یشَاهِدُوهَا فَحَمَلُوا أَنْفُسَهُمْ عَلَی مَجْهُودِهَا؛ پس گروهی با فروتنی بر او داخل شدند که مانند مَشک خشکیده بودند. احنف گفت: ای امیر مؤمنان! چه بر یاران تو نازل شده است [که این گونه لاغراندام اند] ؟ آیا به خاطر کمی غذاست یا ترس از جنگ؟ حضرت که صلوات خدا بر او باد فرمود: نه [هیچ یک از آنها نیست] ای احنف! [بلکه باید گفت:] به راستی خداوند سبحان دوست می دارد گروهی را که [زهد می ورزند و] خدا را در دنیا می پرستند؛ همچون [زهد و] عبادت کسانی که علم به نزدیکی قیامت بر آنها هجوم آورده و آنها نفسشان را بر تلاش برای قیامت قبل از مشاهده قیامت وادار می کنند.»
اینکه از شیعه فقط نام بدانیم بد است // ما نمک گیر چنین لقمه بمانیم بد است
شیعه یعنی کفن سرخ بلا پوشیدن // شیعه یعنی می عشقی ز خدا نوشیدن
4. حُسْن ظاهر و باطن
شیعه هم ظاهر آراسته دارد و هم باطن زیبا و پاکیزه. علی علیه السلام در این باب می فرماید: «شِیعَتُنا کَالْاُتْرُجَّةِ طَیبٌ رِیحُها حَسَنٌ ظاهِرُها وَباطِنُها؛ شیعیان ما مانند ترنج هستند که بوی خوش دارد و ظاهر و باطنش نیکوست.»